سامانه نوبتدهی خراب و بانک شلوغ است. یک ساعت بیشتر برای رسیدن به محل کار وقت نداری. پیش خودت چرتکه میاندازی که به جای ماندن در صف، 200هزارتومان از عابربانک برداشت و 300هزارتومان از همکارم قرض میکنم. 2نفر بیشتر جلوی عابربانک نیستند ولی گردش مالیشان بیشتر از کارمند بانک است و کار هر کدام کلی وقت میگیرد. سراغ عابربانک خیابان بعدی میروی و در کمال تعجب جلوی آن هیچکس را نمیبینی.
کارت را داخل دستگاه میگذاری و از ترس اینکه دستگاه جوابت نکند ابتدا موجودی میگیری. بیشتر از 200هزار تومان داخل حساب هست و بنابراین حداکثر مبلغ را وارد کرده و منتظر میمانی. دستگاه با چند بوق هشدار میدهد که ابتدا کارت را بردار. میخواهی پول را برداری ولی دریچه خروجی اسکناسها باز نمیشود. به خیال اینکه عابربانک خراب است راهی یک عابر بانک دیگر میشوی. این بار صفحه نمایشگر نشان میدهد که موجودی کافی نیست. دمق و با لب و لوچه آویزان راهی محل کار میشوی. صفحه حوادث را که باز میکنی تیتر یک صفحه مربوط به شیوه جدیدی در سرقت از عابربانکهاست. سارقان با چسب مایع، خروجی اسکناسهای عابربانک را قفل میکنند، مشتری تصور میکند عابربانک خراب است و محل را ترک میکند. سارقان میآیند و با یک ضربه خروجی را باز کرده و اسکناسها را بر میدارند. تازه متوجه میشوی که صبح قربانی همین ترفند شدهای.
پنجرهای برای شوتینگ
گویا در فرهنگ آپارتماننشینی تعریف درستی از شوتینگ یا همان کانالِ بیرون انداختن زبالهها وجود ندارد. شاید به همین دلیل برخی ساکنان مجتمعهای مسکونی به خیال اینکه هر دریچه و کانالی در ساختمان برای شوتینگ است پنجره را باز کرده و از داخل آن زباله به بیرون پرتاب میکنند. برای اینکه واقعیت یادشده را در یابیم کافی است به زیر پنجره برخی ساختمانها نگاهی بیندازیم تا ابعاد این واقعیت تلخ دستمان بیاید.
چرخ نوزدهم
ماجرای چرخ پنجم را که شنیدهاید؛ هر چیزی را میخواهند بگویند زاپاس است و برای روز مباداست میگویند چرخ پنجم است. اما حکایت این کامیونها و تریلیهای 18چرخ کمی تفاوت دارد. 18چرخ زیر خودرو دارند و یک چرخ هم میگذارند برای مواقع پنچری. اما این چرخ نوزدهم گاهی طوری از خودرو آویزان است که هر فرد محتاطی حس میکند چرخ زاپاس منتظر یک دستانداز است تا در خیابان از جا در رفته و رهگذران را درو کند. شاید برخی رانندهها تصور میکنند خیلی مبتکر تشریف دارند. با همین تصور و بدون اینکه استانداردها را در نظر بگیرند یک لوله به بدنه خودرو جوش میدهند و لاستیک زاپاس را به آن آویزان میکنند. شاید انگیزهشان برای این کار این است که هر بار میخواهند پیچ و مهرههای نگهدارنده لاستیک زاپاس خودرو را باز کنند به طراحان آن بد و بیراه میگویند و برای همین خودسرانه دست به این ابتکار خطرناک میزنند. ابتکاری که چنانچه کار دست کسی دهد به جز راننده شخص دیگری مسئول آن نخواهد بود. البته پلیس نیز در صورت مشاهده چنین تخلفهایی به طور حتم خودرو را راهی پارکینگ میکند و جریمه سنگینی نیز در انتظار راننده خواهد بود.
خواب بعد از ظهر
بهار که میشود برخی مدام عطسه و فینفین میکنند برخی دیگرهم خوابآلود میشوند و مدام چُرت میزنند. البته برخی که عادت دارند داخل واگن مترو و ایستگاه اتوبوس چرت بزنند بهار و تابستان نمیشناسند. به مسافران کنار دستی هم کاری ندارند. بعد از این که خوابشان برد، گاهی به راست گاهی به چپ متمایل شده و حتی گاهی روی شانه مسافر بغلدستی به قول معروف چرت میزنند.